مادران شهید کریمی و جنگروی در مستند «رد پا»

دو مادر پس از سی و پنج سال بی‌خبری، برای نخستین‌بار به زیارت مزار فرزندشان می‌روند


نویسنده‌ی فیلم‌نامه، کارگردان و تدوینگر: امید نجوان. مدیر فیلم‌برداری: بابک بذرافشان. عکاس: عباس بغداد دره‌ای. تهیه‌کننده: امید نجوان. محصول: 1400. 45 دقیقه.


شامگاه دهم تیرماه 1361 مجتبی کریمی هفده ساله که آماده می‌شد به جبهه برگردد، کتاب «قهرمانان جنگ» را برای خواهرزاده‌ی دوازده ساله‌اش امضاء کرد، او را برای آخرین‌بار در آغوش گرفت و برای همیشه در پیچ کوچه گم شد. اما این آخرین رد پای حضور او نبود. مجتبی چند روز قبل از رفتن، وقتی دشواری‌های زمان جنگ برای تهیه‌ی مواد غذایی و به جا آوردن تشریفات عزاداری را دیده بود، در گوش یکی از خواهرانش زمزمه کرده بود که: «ای‌کاش آدم طوری برود و شهید شود که هیچ چیز برای عزاداری بر خاک او وجود نداشته باشد!»

و شاید همین دعای به‌ظاهر ساده بود که وقتی برای همیشه در غوغای جنگی ناجوانمردانه گم شد، بارها و بارها در گوش خواهر داغدارش طنین‌ و به قلب و روح او چنگ انداخت. سرباز گمنام و بی‌مزاری که با تمام دارایی‌های ارزشمندش (یک قرآن جیبی، یک آینه، یک شانه، یک ساعت مچی و یک خودکار آبی‌رنگ) ابتدا بیست سال در آغوش خاکِ جنوب و پس از انجام مراسم تفحص و خاک‌سپاریِ مجدد، شانزده سال در گوشه‌ی یکی از گمنام‌ترین مزارهای شهدای جنگ آرمیده بود اما…متاسفانه هیچ‌کس از او خبر نداشت.

شانزدهم مهرماه 1396 پایان سی و پنج سال فراق و بی‌خبری از شهید مجتبی کریمی و یکی از همرزمان او زنده‌یاد علی جنگروی بود. در این روز طی مراسم باشکوهی که در آستان شهدای گمنام برگزار شد مادران این دو سرباز گمنام وطن برای نخستین‌بار فرصت پیدا کردند تا زیارت مزار آن‌ها را تجربه کنند. رد پا می‌کوشد تا در بازگشت به سال‌های نسبتاً دور، حضور ناپیدای این دو شهید و نحوه‌ی خاک‌سپاری و شناسایی آن‌ها (از طریق آزمایش ژنتیک) را به نمایش بگذارد.