ما همه فرزندان ایرانیم

نقد و بررسی فیلم مستند «پدرم ایران، مادرم ایران»

بیست و نهم شهریور 1401

ما همه فرزندان ایرانیمشامگاه سه‌شنبه بیست و نهم شهریور، سالن نمایش فیلم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی شاهد نمایش و سپس نقد و بررسی مستند «پدرم ایران، مادرم ایران» ساخته‌ی رضا عاطفی بود.
در ابتدای این برنامه، امید نجوان، منتقد مهمان جلسه با اشاره به «وقوع هم‌زمان و غیر قابل تفسیر برخی پدیده‌ها» به «هم‌زمانیِ نمایش مستند مورد بحث با حوادث پس از مرگ غم‌انگیز زنده‌یاد مهسا امینی» اشاره کرد و گفت: «این حوادث تلخ که متاسفانه غم بسیار سنگینی بر دل مردم ما نشانده بار دیگر نشان داد همه‌ی ما فرزندان ایران هستیم و هیچ فرقی میان فارس و کُرد و تُرک و لُر و بلوچ و غیره وجود ندارد.»
وی گفت: «این فیلم درباره‌ی تعدادی از فرزندان همین آب و خاک است که در زمان جنگ شهید شده‌اند اما بعدها مشخص شده تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار داشته‌اند و همین نکته باعث تفسیرهایی نسبت به تصمیم آن‌ها برای حضور در جبهه‌ها شده است.»
در ادامه‌ی جلسه، رضا عاطفی، کارگردان مستند مورد بحث در پاسخ به پرسشی درباره‌ی نحوه‌ی ساخته شدن فیلم خود گفت: «همان‌طور که در فیلم هم به این موضوع اشاره می‌شود، سال 85 و با دیدن عکس شهدای بهزیستی به فکر ساختن این فیلم افتادم. به نظرم رسید این سوژه می‌تواند ایده‌ی خوبی برای ساختن فیلم باشد.»
وی افزود: «برخلاف تصور اولیه‌ام وقتی به سازمان‌های متولی تولید فیلم مستند مراجعه کردم، از این سوژه چندان استقبال نشد و به همین خاطر مرحله‌ی ساخت و آماده‌سازی آن چند سال طول کشید.»
عاطفی گفت: «سال 90 یک فیلم به سفارش سازمان بهزیستی می‌ساختم و همان زمان احساس کردم حالا شرایط برای ساخت این سوژه مهیاست. در همین ‌زمان پس از آن که محمد طباطبایی‌نژاد مدیریت مرکز گسترش [سینمای مستند و تجربی] را پذیرفت این طرح مورد تصویب قرار گرفت و ساخت آن سرانجام به جریان افتاد.»
وی در ادامه‌ی جلسه گفت: «البته به نظرم شرایط ساخت مستند درباره‌ی جنگ تحمیلی و هم‌چنین روحیه و سلیقه‌ی مخاطبان این نوع فیلم‌ها نسبت به یکی دو دهه‌ی گذشته خیلی تغییر کرده است. در حقیقت این فیلم‌ها بخش عمده‌ای از مخاطبان واقعی خود را از دست داده‌اند و به همین دلیل مدیران هم چندان تمایلی به ساخت این نوع فیلم‌ها ندارند.»
رضا عاطفی هم‌چنین گفت: «اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم این یک پژوهش بود که به فیلم تبدیل شد. چون هیچ اطلاعاتی درباره‌ی این موضوع محوری (شهدای تحت پوشش سازمان بهزیستی) وجود نداشت.»
وی افزود: «بودجه‌ی تولید این فیلم آن‌قدر کم و محدود بود که در مواردی برای تکمیل تحقیقاتم مجبور شدم حتی از جیب خرج کنم تا کار به نتیجه برسد.»
عاطفی هم‌چنین گفت: «موانعی که بر سر راه ساخت این مستند قرار داشت به حدی بود که تصمیم گرفتم فیلم دیگری بسازم و در آن به نگاه عمومی نسبت به بچه‌های تحت پوشش سازمان بهزیستی بپردازم.»
در ادامه‌ی جلسه، منتقد مهمان جلسه گفت: «هر فیلم، اصول خود را بنا می‌کند و طبق این تعریف با فیلمی روبه‌رو هستیم که از نخستین نماهای خود، کاربرد نمایشی و تزیینیِ برخی نماها را سرلوحه‌ی کار خود قرار داده است. نماهایی نظیر تصویر وارونه‌ی ابتدای فیلم و در ادامه، یک تصویر هوایی که از آسمان به‌سوی مزار شهدا حرکت می‌کند و ظاهراً به دلایل فنی به‌صورت برعکس مورد استفاده قرار گرفته است.»
منتقد مهمان برنامه هم‌چنین گفت: «نکته‌ی قابل اشاره‌ی بعدی، غیبت یک لحن یکسان در کارگردانی است که در بخش معرفی شخصیت‌های اصلی نمود یافته است. به این ترتیب آدم‌هایی را می‌بینیم که گاهی دوربین به آن‌ها نزدیک می‌شود و گاهی دیگر آن‌ها به دوربین نزدیک می‌شوند تا تماشاگر اطلاعاتی درباره‌‌شان به دست بیاورد.»
در ادامه‌ی جلسه، کارگردان فیلم ضمن پذیرش این نکته‌ها گفت: «به طور حتم اگر قرار بود امروز این فیلم را بسازم حتماً به گونه‌ی دیگری عمل می‌کردم.»
رضا عاطفی گفت: «این فیلم بنا به دلایلی روایت مشخصی ندارد. چون همان‌طور که گفتم پژوهشی بود که به فیلم تبدیل شد و نکته‌ی بعدی این که نسخه‌ی اولیه‌ هفتاد دقیقه بود اما مدیران وقت مرکز تمایل داشتند فیلم کوتاه شود و همین مساله به فیلم ضربه زد.»
وی سپس در ادامه گفت: «تصویربرداری فیلم یازده ماه و تولید و آماده‌سازی آن حدود دو سال طول کشید اما از همان ابتدا هم فیلم‌نامه‌ی مدونی نداشتم چون کار پژوهش و تحقیق فیلم‌، هم‌زمان با تصویربرداری پیش می‌رفت.»
گفتنی است نمایش آن‌لاین «پدرم ایران، مادرم ایران» هم‌زمان با برگزاری جلسه‌ی نقد و بررسی این فیلم در سایت هاشور آغاز شده است.