پتروشیمی جم و گرامی‌داشت روز زن

من یک عکاس هستم و کارم ثبت تصویرها به شکلی‌ست که اگر کسی سال‌ها بعد به آن‌ها نگاه کرد، حال و هوای آن لحظه‌ها را به خوبی حس کند. حال و هوای لحظه‌ای که پیکسل به پیکسل در عکس‌ها ثبت می‌شود و قابلیت این را دارد که بیننده را با خودش همراه کند…

این جمله‌ها مقدمه‌ی یکی از فیلم/آگهی‌هایی‌ست که فیلم‌نامه‌ی آن را من نوشته‌ام. مستندی 16 دقیقه‌ای که به سفارش روابط عمومی و امور بین‌الملل شرکت پتروشیمی جَم تولید و توسط همکارم سامی قوتی کارگردانی شده است.

در این فیلم تبلیغاتی، خانم صبا رییسیان -که خود، عکاس قابلی‌ست- نقش راوی را بر عهده دارد؛ و جالب این که او سال‌ها قبل (زمانی که یک دختر بچه‌ی خردسال بود) در چند قسمت از مجموعه کلیپ‌هایی که برای گروه خانواده‌ی شبکه‌ی یک سیما ساخته بودم بازی کرده بود. جالب‌تر این که در آن دوران آرش رییسیان (پدر صبا) عکاسی آن کلیپ‌ها را برعهده داشت و شک ندارم حتی در خیال خود هم تصور نمی‌کرد روزی صبا خانم جای او را بگیرد. اما به‌هرحال این هم بخشی از بازی‌های جذابِ روزگاری‌ست که هیچ‌کس نمی‌تواند فردای آن را پیش‌بینی کند.

به این ترتیب تصویرهایی که در آلبوم عکس‌ این فیلم می‌بینید ربطی به خود آن ندارد. تصویر پشت صحنه‌ی کلیپ‌هایی است که ذکرشان رفت؛ و متاسفانه خودم نسخه‌ای از آن‌ها ندارم.